شعر در مورد پیرمرد
شعر در مورد پیرمرد
شعر در مورد پیرمرد , شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره،شعر پیرمرد مهربون،شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره متن،شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره ،شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره دانلود،شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره اپارات،شعر پیرمرد مهربون مزرعه،دانلود شعر پیرمرد مهربون،شعر کودکانه پیرمرد مهربون،شعر کودکانه پیرمرد مهربون مزرعه داره،شعر پیرمرد،شعر پیرمرد خسته،شعر پیرمرد مهربان،شعر پیرمرد تنها،شعر پیرمرد خارکش،شعر پیرمرد عاشق،شعر پیرمرد مزرعه دار،شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره تو مزرعش یه گاو،شعر کامل پیرمرد مهربون مزرعه داره،متن کامل شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره،شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره تو مزرعه اش یه گاو،شعر پیرمرد مفلس پروین اعتصامی،شعر پیرمرد مفلس،شعر پیرمردی مفلس و برگشته بخت،پیرمرد مهربون مزرعه داره شعر،پیرمرد مهربون مزرعه داره متن شعر،دانلود شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره،دانلود شعر کودکانه پیرمرد مهربون مزرعه داره،متن شعر کودکانه پیرمرد مهربون مزرعه داره،شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره،پیرمرد مهربون مزرعه داره شعر،شعر پیر مرد،شعر پیرمردی،متن شعر پیرمرد مهربون،دانلود شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره،دانلود شعر پیرمرد مهربون مزرعه دار،شعر پیرمردی با دلق درشت،شعر پیرمرد مهربون
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد پیر مرد برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره
دوش می گفت پیر ترسایی / یاد دارم ز مرد دانایی
شعر پیرمرد مهربون
تمام روز غبار بود و غبار
وپیرمرد آرام نشسته بود
در کمین پرنده ای که هرگز نیامد
و پیرمرد آنقدر پیر شده بود که حتی
نشستن و بر خاستن پرنده را ندید
غروب که شد
خمیازه ای و آهی
و تکاندن تن از غبار روز
ویادی از ایام جوانی در دل
که چشم های پیرمرد را پر از اشک کرد
به سختی صدای صاحبش را شنید
که می گفت:
پیری بیا شیرتو بخور!
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره متن
پیرمرد : دلت گرفته ؟
سرباز : آره
پیرمرد : دل همه میگیره، دل داشته باشی میگیره دیگه، اصــلــا دلــی کـه
نــگـیـره کــه دل نـیـسـت.. یا رفیق من لا رفیق له. میخوای یه راهی بهت
یاد بدم دلت وا بشه؟ مثل من چشمات و ببند …د ببند دیگه…چی میبنی ؟
سرباز: هیچ کس
پیرمرد:هیچ کس قشنگه دیگه … هیچ کس همه کسه ، همه کس هیچ کسه!
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره
بہ پیرمردے گفتم:
روز بخیر…
در پاسخم گفٺ: عاقبتٺ بخیر
بہ وجد آمدم از پاسخش!
چہ دعایے!
من براے او خیرے خواستم بہ ڪوتاهے یڪ روز
و او خیرے براے من خواسٺ بہ بلنداے یڪ سرنوشٺ…
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره دانلود
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم
شعر پیرمرد مهربون مزرعه
پیرمردی، مفلس و برگشته بخت
روزگاری داشت ناهموار و سخت
هم پسر، هم دخترش بیمار بود
هم بلای فقر و هم تیمار بود
دانلود شعر پیرمرد مهربون
ولیکن پیر مرد ناتوان بود / ز معنی حقیقت جاودان بود
شعر کودکانه پیرمرد مهربون
داستـان ها دارد این موی سپــید ت پیرمرد
خم شده گـــــردن وآن قد رشـــید ت پیرمرد
کی گذشت ورفت وآب وآبروازسرگذ شت؟
اند کــی ای کاش دنیا می شنید ت پیرمرد!
شعر کودکانه پیرمرد مهربون مزرعه داره
اولین باری که پیرمرد رو دیدم ؛ توی مسجد محل و در ایام محرم بود.
عجیب بود که با کمی صحبت در مورد امور روزمره خیلی زود باهاش اخت شدم.
یادمه که ازش پرسیدم :
اگر بزرگترین گناه عالم رو انجام داده باشی چیکار میکنی ؟
دستی رو دوشم گذاشت ، تبسمی کرد و گفت: توبه
شعر پیرمرد
شعر پیرمرد خسته
ای سرو که اسباب جوانی همهداری با ما به جفـــــا پنجه مینــداز که پیریم
شعر پیرمرد مهربان
ترا چون پیر رهبر دستگیر است / مریدی کن که اصل مرد پیر است
چو در حق پیر محو مطلق آمد / بعینه کار او کار حق آمد
شعر پیرمرد تنها
هیچکــــس بــاور نمی دارد دل رویایی ات
رنگ لبخــند و سلامت هم پرید ت پیرمرد
دل بتابد یا نتابد مــُـــــرده ای در پیش خلق
بیخودی اصرارمی ورزد امیـد ت پیر مرد
شعر پیرمرد خارکش
قرأت آن پیر مرد سخت کوش / سوره ی والنجم و آن دشت خموش
شعر پیرمرد عاشق
ضعف دارد چشم هایت دست هاو چانه ات
وقت رفتن سوی آن دنیا رسیـــد ت پیرمرد
این عصاهای شکســـته داروی دردت نبود
تکــیه بر دیوار بهتر تا مریـــــد ت پیرمرد
شعر پیرمرد مزرعه دار
به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از آن خارج می شد؛
به من گفت: نرو که بن بسته! گوش نکردم، رفتم.
وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم؛ پیر شده بودم!!!
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره تو مزرعش یه گاو
شعر کامل پیرمرد مهربون مزرعه داره
آدمی پیرچو شدحرص جوان میگردد خواب در وقت سحرگاه گران میگردد
متن کامل شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره
لعبت آب و گل از من باز گیر / می نیاید کودکی از مرد پیر
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره تو مزرعه اش یه گاو
جای امن وجان فدایت ها و قربانت چه شد؟
رنج ودرد وبی کسی آخــر برید ت پیرمرد
نام ویاد ت پاک گردد از ســــرای روزگار
آشکارت هم نشد چون آفـــرید ت پیرمرد؟!
شعر پیرمرد مفلس پروین اعتصامی
از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند:
شما چطور شصت سال با هم زندگی کردید؛
گفتند:
ما متعلق به نسلی هستیم که،
وقتی چیزی خراب می شد؛
تعمیرش میکردیم نه تعویضش!
شعر پیرمرد مفلس
شعر پیرمردی مفلس و برگشته بخت
این سطرهای چین که زپیری به روی مااست هر یک جداجدا خط معزولی قوا است
پیرمرد مهربون مزرعه داره شعر
پیری رسیدوفصل جوانی دگرگذشت دیدی دلا که عمر،چسان بی خبرگذشت؟
پیرمرد مهربون مزرعه داره متن شعر
پیری مرا اگر چه فراموشکار کرد از دل نبرد یاد زمان شباب را
دانلود شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره
پیری رسیدوموسم طبع جوان گذشت تاب تن از تحمّل رطل گران گذشت
دانلود شعر کودکانه پیرمرد مهربون مزرعه داره
آهای پیرمرد
آهای پیرمرد که میگذری از کوچه ما
کوله بارت به چند می فروشی؟
یک تار مو از موهای سپیدت را می دهی به ما ؟
آهای پیرمرد
که می گذری از کوچه ما
کوله بارت را به گزاف می فروشی
به گزافی جوانی ما
آهای پیرمرد
درون کوله بارت مگر چیست ؟
می دانی خریدارش کیست ؟
آهای پیرمرد
می فروشی یا می روی ؟
متن شعر کودکانه پیرمرد مهربون مزرعه داره
سیگاری نیستم اما میدانم اگر تمام سیگارهای دنیا را هم امشب دود کنم،
تنهایی ام توجه هیچ کس را جلب نخواهد کرد!
جز خود تو پیرمرد سیگار فروش…،
پس بیهوده مکوش، مرا تحریک به دود کردن سیگارهای لعنتی ات نکن عمو!!
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره
پیری و طفل مزاجی بهم آمیختهایم تا شب مرگ به آخر نرسد بازی ما
پیرمرد مهربون مزرعه داره شعر
عهد جوانی گذشت در غم بود ونبود نوبت پیری رسید صدغم دیگر فزود
شعر پیر مرد
ریشه نخل کهنسال ازجوان افزونتراست بیشتردلبستگی باشد به دنیاپیررا
شعر پیرمردی
پیری اگر که گوهر دندان زمن گرفت شادم که بینیاز مرا از خلال کرد
متن شعر پیرمرد مهربون
ازپیرگوشهگیری وسیرازجوان خوش است ازتیرراستی وکجی ازکمان خوش است
دانلود شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره
هرچندگرد پیری بر رخ نشست مارا مشغول خاکبازی است دل برقرار طفلی
دانلود شعر پیرمرد مهربون مزرعه دار
شاید که مرد پیر بدین گه شود جوان / گیتی بدیل یافت شباب از پس مشیب
شعر پیرمردی با دلق درشت
یبار رفتم از ی پیرمرده عایق پنجره بگیرم
گفت اینو داریم 4500 تومنه اینو داریم 5000تومنه
گفتم فرقشون چیه؟
گفت اینکی پونصد تومن گرونتره !
شعر پیرمرد مهربون
من تو را از خود جدا هرگز نخواهم کرد چون
پیرمرد بد دلی کیف خودش را در قطار!
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره
یه روز یه مرده میره سبزی فروشی تا کاهو بخره
> عوض اینکه کاهوهای خوب را سوا کند ، همه ی کاهو های نامرغوب را سوا میکنه و
> میخره
> ازش می پرسند چرا اینکار را کردی میگه : صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست
> مردم همه ی کاهوهای خوب را میبرند و این کاهوها روی دست او میمانند و من
> بخاطر اینکه کمکی به او بکنم اینها را میخرم
> اینها را هم میشود خورد
> این مرد کسی نبود جز عارف بزرگ آقا سید علی قاضی تبریزی (ره) …
شعر پیرمرد مهربون
پیرمردی موبایلشو برد تعمیر کنه ، بعداز مدتی آقای فنی اومد گفت :موبایلت سالمه پدرجان ،
چیزیش نیست …
پیرمرد با صدای غمگین گفت :
پس چرا هیچکدوم از بچه هام
زنگ نمیزنن … !
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره متن
میتوانی از دوست داشتنم برگردی؟
دوستداشتن که خیابان نیست
تاکسی بگیری
پیشانیت را بچسبانی به شیشه
آه بکشی
وبرگردی به پیش از آن
پیش از دوست داشتن.
با دوست داشتنم کنار بیا
مثل پیرمردها
که با لرزش دست هایشان کنار می آیند.
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره
غافلی از قدر جوانی که چیست تا نشوی پیر ندانی که چیست
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره دانلود
دریغا جوانی و آن روزگار که از رنج پیری تن آگه نبود
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره
وای چه خسته میکندتنگی این قفس مرا پیـر شدم نکردازاین رنج وشکنجه بس مرا
شعر پیرمرد مهربون مزرعه
پیرمرد تو جاده یه جمله جالبی گفت که حیفم اومد به شما هم نگم : زندگی مثل آب توی لیوانه ترک خورده میمونه
بخوری تموم میشه
نخوری حروم میشه
از زندگیت لذت ببر چون در هر صورت تموم میشه . . .
از لحظه لحظه زندگیت لذت ببر.
دانلود شعر پیرمرد مهربون
وقتت بسر شد پیرمرد
رو، وقت دیگر هم نیا
جانم به لب شد، کهنه مرد
با من ز رویی دیگر آ
هشیاری ام را در ربود
عادات نازیبای تو
لیکن دگر بختت نبود
یاریگر حالات تو
آه آمدی اما چه دیر
آن حال من، دیگر شده
هشیاری ام را پی ببر
حالات من بهتر شده…
شعر کودکانه پیرمرد مهربون
می گویم: روز بخیر
پیرمرد در پاسخم می گوید :عاقبت بخیر
به وجد می آیم از پاسخش ،چه دعایی!!!
من برای او خیری می خواهم به کوتاهی یک روز
او برای من خیری می خواهد به بلندای یک سرنوشت
شعر کودکانه پیرمرد مهربون مزرعه داره
من پیـــر سال و ماه نیم، یـار بی وفا است بـر من چـو عمر میگذرد پیر از آن شدم
شعر پیرمرد
پیـــــرانه سرم تاخت به دل، عشق جــوانی در فصل زمستـان منـم و تـازه نهالی!
شعر پیرمرد خسته
گوش خیابان خسته را،
خش خش جاروی
پیرمرد رفتگر بس است …
شعر پیرمرد مهربان
یک اصل مهم:
مهربان باش و قضاوت نکن
مجلس میهمانی بود:
پیرمرد از جایش برخاست تا به بیرون برود……
اما وقتیکه بلند شد، عصای خویش را برعکس بر زمین نهاد…..
و چون دسته عصا بر زمین بود،تعادل کامل نداشت……
دیگران فکر کردند که او چون پیر شده،دیگر
حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین
نهاده….به همین خاطر صاحب خانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی
گفت:پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟؟؟
پیرمرد آرام و متین پاسخ داد: زیرا انتهایش خاکی است نمیخواهم فرش خانه تان خاکی شود….
مواظب قضاوتهایمان باشیم……
شعر پیرمرد تنها
پیرزن از صدای خروپف هرشب پیرمرد گله داشت…پیرمرد هم هیچوقت زیر بار نمیرفت!!یک شب پیرزن تصمیم گرفت ک صدای خروپف پیرمرد راظبط کند ک راحت تر بتواند حرفش را ثابت کند!! اما صبح آنروز پیرمرد برای همیشه از خواب بیدار نشد و آن صدای ظبط شده شد لالایی هرشب پیرزن…….قدر زندگی هرچند سخت کنار هم رو بدونید
شعر پیرمرد خارکش
پیرما میگفت دریاها فزون از خاک ما است پس مگو دیگرکه نقش زندگی برآب نیست
شعر پیرمرد عاشق
★هنوز حرف آن پیرمرد ★
⇦عصا به دست را یادم نرفته که گفت :
✘مثل عصا باش …✘
←هزار بار زمین بخور اما …
↭اجازه نده …↭
اونی که بهت تکیه داده ∽
※حتی یه بار هم زمین بخوره !※
شعر پیرمرد مزرعه دار
کنون پیرانه سر با یاد آن گمگشته میپویم ندانم در جهان بیاو چهمیخواهمچه میجویم؟
شعر پیرمرد مهربون مزرعه داره تو مزرعش یه گاو
شوهر چگونه موجودی است؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
شوهر فعلا موجود نیست!!!
بیخود دلتونو صابون نزنید
یه دونه پیرمرد ته انبار مونده..!!
فاکتور کنم ؟؟
شعر در مورد پیرمرد
- ۹۶/۱۰/۰۲